آیتالله ایازی: فکر میکنند با افزایش سالانه بودجه صداوسیما مشکل حل میشود، اما مشکل در جای دیگری است/ کسی که موضوع سقیفه سازی را مطرح می کند از افراد صاحب رأی، صاحب شخصیت و آدمهای خبره میترسد
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۶۹۹۵۰
به گزارش جماران؛ به نقل از ایلنا، عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گفت: هر سال به بودجه صداوسیما اضافه میکنند، کلی هزینه و خرج صورت میگیرد و خیال میکنند مشکلشان پول است که اگر خرج کنند مشکلشان حل میشود اما مشکل حل نمیشود. مشکلشان در جای دیگری است. طبقات فرهیخته باید همکاری کنند، هنرمندان باید به آنها اعتماد کنند و مردم باید آنها را دنبال کنند تا ارتباط برقرار شود اما این اتفاق نمیافتد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیتالله محمدعلی ایازی عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در گفتوگو با ایلنا، در تاکید رهبری بر چهار اصل انتخابات و میزان تحقق آن تا این لحظه گفت: واقعیت این است که در یک حکومت، اصل مشروعیت آرای مردم است و آن حکومتی که مبتنیبر آرای مردم نباشد، نه مقبولیت دارد و نه مشروعیت. منظور از مردم هم اکثریت مردم است به گونهای که بتواند اقشار و طبقات مختلف جامعه را پوشش دهد. شما حتی مقدار رأیی را داشته باشید اما فقط از یک طبقه یا یک گروه خاصی باشند این مقدار کافی نیست.
وی افزود: عدالت آنجایی در جامعه محقق میشود که حق انتخاب مردم به رسمیت شناخته شود و در ارکان حکومت تحقق پیدا کند. یک حکومت مبتنیبر آرای اکثریت طبقات مختلف جامعه از علائم عدالت محوری است. اما متأسفانه میتوانیم بگویم از سالهای ۸۴ تا به امروز، آرام آرام روندی در انتخابات شکل گرفت که نتیجه آن این شد که گروه خاصی بر سر کار بیاید که در بخشهای اجرا، تقنین و قضاوت فقط همان مجموعه باشد. در نتیجه به صورت تدریجی افراد سرشناس و بزرگانی که در کشور و در انقلاب بودند را هم حذف کردند. نتیجه این شد که شما امروز شاهد هستید که دیگر نه فقط اصلاحطلبان بلکه حتی کسانی که از خودشان و همراه خودشان بودند یا زاویه نداشتند را هم حذف میکنند.
آیتالله ایازی افزود: نتیجه حذفیات این شده است، از یک طرف با موضوعی مواجه میشوید که بخش زیادی از جامعه نمایندهای در اداره کشور ندارد و فقط گروه خاصی در دولت و قوهقضائیه حاضر هستند و آنها دست به دست میشوند و چرخش الیگارشی پیدا میکنند. چون اغلب این افراد، افرادی هستند که در مرحله نخست ذات سرسپردگی جریانی مهم است نه توان علمی، کارشناسی و کارآمدی آنها. نتیجهاش این میشود که شما نگاه میکنید میبینید در خبرگان افراد خبره متنوعی نیستند و عمدتا از اندیشه و تفکری خاص وجود دارند و افراد مختلف را به صورت گسترده رد صلاحیت کردند. در گذشته مقداری آرامآرام افرادی را حذف کردند. امروز میبینید، این همه در حوزههای علمیه فضلا، علما و مجتهدینی هستند که صلاحیت حضور در خبرگان را دارند اما هیچ حرف و جایگاهی در این خبرگان ندارند.
وی افزود: عملا یک دوری شکل میگیرد که فقط مسئولیتها در یک حلقهای میچرخد. طبیعتا در جایی که میگویند باید مشارکت صورت بگیرد، اتفاق نمیافتد. وقتی میگویند رقابت است این رقابت شکل نمیگیرد و وقتی میگویند عدالت اتفاق بیفتد، تحقق پیدا نمیکند.
آیتالله ایازی در پاسخ به این سوال ما در باره تنگتر شدن دایره خودیها شاهد این موضوع هستیم که در یک حوزهای ۶ نفر کاندید میشوند اما فقط یک کاندیدا تایید صلاحیت میشود. چرا این موضوع رخ میدهد، گفت: این شائبه ایجاد میشود که شاید میدانند آن فرد آنقدر موقعیت و جایگاهی ندارد که یا تایید صلاحیت بقیه داوطلبان رأی خوبی بیاورد. بنابراین مجبورند یک فرد ضعیف و ناشناختهای را بیاورند که خاطرشان جمع باشد که صددرصد آن فرد موردنظر با آرای پایین رأی میآورد.
عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در پاسخ به این سوال که آیا چهار راهبرد رهبری درباره انتخابات عملی شده است، گفت: داوری نخبگان این نیست و فکر میکنم مسئولین هم میدانند رقابتی در این انتخابات آنطور که انتظار بود نیست، روندها هم در جهت مشارکت حداکثری نیست و آن اعتماد لازم مدنظر افکار عمومی از دستگاه اجرایی و نظارتی شکل نگرفته است. یعنی افکار عمومی امروز در مورد انتخابات چه میگوید؟ تصور عمومی مردم چیست؟ یعنی واقعا میگویند رقابت خوب است؟ مشارکت کافی است؟ افکار عمومی چنین داوری ندارد. دلیل آن است که وقتی در شهرهای بزرگ نظرسنجیهای مختلف انجام میگیرد، درصد کسانی که میخواهند شرکت کنند بسیار پایین است. متأسفانه در این دو، سه دوره انتخابات اخیر، آمار رأیهای سفید خیلی زیاد شده است و خود این رأی سفید بودن معنا دارد. معنای آن این است که فردی که بخواهند انتخاب کنند وجود ندارند. ولی از آن طرف هم به دلایل مختلف تصور میکنند که در این انتخابات شرکت کنند. با اینکه آرا پایین است اما در عینحال الزاما به این معنا نیست که بخواهند به کسی رأی بدهند.
آیتالله ایازی در پاسخ به این سوال، که وقتی رد صلاحیت روحانی به عنوان یکی از کاندیداهای شاخص در مجلس خبرگان اعلام شد، موضوع سقیفهسازی را درباره او مطرح کردند. تحلیل شما درباره این موضوع چیست، گفت: مطرح کردن موضوع سقیفه سازی نشان میدهد آن فردی که این حرف را میزند از افراد صاحب رأی، صاحب شخصیت و آدمهای خبره میترسد. چرا؟ چون آنها از کسانی که فکر میکنند مفید و مؤثر هستند و میتوانند نقشآفرین باشند، میترسند.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به تنگتر شدن دایره خودیها و حذف چهرههای ناکارآمد، این روند تا کجا ادامه دارد، گفت: دلم میخواهد مثالی بزنم. یک وقتی درباره صداوسیما این صحبت بود که اگر صداوسیما نتواند افکار جامعه خود را پوشش دهد، مرجعیت خودش را از دست میدهد و به جای اینکه مردم به او مراجعه کنند به دستگاهها و صداهای دیگر مراجعه میکنند. حالا شما الان میبینید چه اتفاقی در جامعه افتاده است؟ جامعه با چالشهای جدی در رابطه با گاز، آب، برق و مسائل مختلف مواجه است که باید صداوسیما روشنسازی کند و به مردم آموزش بدهد تا کاری کنند که حداقل این مشکلات کاهش پیدا کند. ولی نتیجهاش این شد که مردم چون مخاطب صداوسیما نیستند، از این مسأله خبردار نمیشوند.
آیتالله ایازی افزود: به هرحال ما نیاز داریم درباره مسائل مربوط به آموزش و پرورش، آب، برق، گاز یک دستگاه رسانه خوبی داشته باشیم که بتواند مردم را آموزش بدهد و جامعه را راهنمایی کند. اما وقتی مردم گوش نمیدهند و ارتباط ندارند عملا از دسترس خارج میشود. این مثال را برای این میزنم که در شکل کلانتر، وقتی در رابطه با حکومت حرف میزنم اگر شکاف میان حکومت و مردم زیاد شود، در شرایط بحرانی کار دشوار میشود. یعنی نتیجه و بازتاب آخر کار این میشود که رابطه بین مردم و حکومت قطع میشود و عملا مسئولان هرچه تلاش کنند مسألهای را حل کند، اما به دلیل شکاف ایجاد شده، دیگر گوش شنوایی وجود ندارد.
عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم تصریح کرد: الان هر سال به بودجه صداوسیما اضافه میکنند، کلی هزینه و خرج صورت میگیرد و خیال میکنند مشکلشان پول است که اگر خرج کنند مشکلشان حل میشود اما مشکل حل نمیشود. مشکلشان در جای دیگری است. طبقات فرهیخته باید همکاری کنند، هنرمندان باید به آنها اعتماد کنند و مردم باید آنها را دنبال کنند تا ارتباط برقرار شود اما این اتفاق نمیافتد. در شکل کلانتر هم اگر این روند ادامه پیدا کند به جایی میرسیم که این شکاف فراوان میشود و با قطع ارتباط هر کسی کار خود را انجام میدهد.
ایازی در مورد پیشبینی خود از میزان مشارکت مردم در انتخابات گفت: فکر نمیکنم از سال ۱۴۰۰ آمار مشارکت افزایش پیدا کند. اگر بخواهیم به انتخابات مجلس شورای اسلامی نگاه کنیم، فکر نمیکنم اتفاق ویژهای بیفتد. یعنی جامعه در صورتی میتواند اعتماد کند که احساس کند حضورش مؤثر و مفید بوده و میتواند تأثیر بگذارد.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی صداوسیما بودجه صداوسیما آیت الله ایازی انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم پاسخ به این سوال آیت الله ایازی کنند مشکل شان شود اما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۶۹۹۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غیرت؛ دگرگونی عقلانی
«حمیدرضا الداغی» مردی ۴۵ ساله بود که حالا اغلب ایرانیهایی که نامش را به خاطر دارند، او را به عنوان «شهید غیرت» میشناسند؛ فردی که تصمیم گرفت در برابر تعرض به چند بانوی ایرانی از خود غیرت نشان دهد و در دفاع از آنها جان خود را از دست داد.
به گزارش ایسنا، وطن امروز به مناسبت سالگرد شهادت حمیدرضا الداغی نوشت: غیرت، واژهای نامآشنا در بین مردم ایران است که در تعابیر مختلفی از آن یاد شده است. اغلب غیرت را برای مردان به کار بردهاند و آن را جزئی از ویژگیهای مردانه دانستهاند. به این واژه که در ادبیات عمومی ما نیز کاربردهای فراوانی دارد، میتوان با ادبیات مختلفی رجوع کرد. غیرت یکی از شاخههای «مسؤولیت اجتماعی» که به طور فطری در انسان نهفته است. از سوی دیگر برخی افراد در جامعه تلاش کردهاند تا مفهوم غیرت را به مفاهیم نازلتر تقلیل دهند؛ «حسادت جنسی»، «تعصب»، «حصربندی فعال» و... از جمله برچسبهایی است که در سالهای اخیر به مفهوم غیرت نسبت داده شدهاند، گویی که غیرت یک نقص است که باید آن را سرکوب کرد. برخی نیز پا را فراتر گذاشته و این مفهوم را به صفتی حیوانی تقلیل دادهاند. بر اساس ادعای این دسته از افراد، غیرت یک واکنش زیستشناختی است که نوعی واکنش به ربایش جنس مخالف قلمداد میشود؛ این دسته از افراد معتقدند در شرایط قانونمندی دنیای مدرن به دلیل اینکه ربایش افراد جرمانگاری شده است، لذا غیرت نیز امری سنتی تلقی شده و دیگر کاربردی ندارد! اما آیا میتوان مساله غیرت را به امری زیستشناختی تقلیل داد؟
ابنفارسی معتقد است غیرت دارای ۲ ریشه است: یکی از آنها به معنای «صلاح، اصلاح و منفعت» است و دیگری به «اختلاف بین ۲ چیز» دلالت دارد. در اصطلاح نیز غیرت به اشکال متعددی که تقریبا مشابه هستند، تعریف شده است. ملااحمد نراقی، غیرت را تلاش برای حفظ چیزی که نگهداری آن مهم است، میداند؛ چیزی که فضایل نفسانی است و ناشی از شجاعت، بزرگمنشی و قوت نفس است. اما میتوان یکی از دقیقترین تعبیرها را از علامه طباطبایی دریافت کرد. این مفسر و فیلسوف بزرگ معتقد است: غیرت یک اخلاق حمیده و ملکات فاضله است و عبارت است از دگرگونی حالت انسان از حالت عادی و اعتدال به طوری که انسان را برای دفاع و انتقام از کسی که به یکی از مقدساتش اعم از دین، ناموس یا جاه و امثال آن تجاور کرده از جای خود میکند و این صفت غریزی صفتی است که هیچ انسانی به طور کلی از آن بیبهره نیست. هر انسان را که فرض کنیم - هر قدر هم که از غیرت بیبهره باشد - باز در برخی موارد غیرت را از خود بروز میدهد.
علامه طباطبایی با عام دانستن مفهوم غیرت، این نکته را تبیین میکند که زمانی که شما در حراست از هر امر مقدسی از حالت اعتدال خروج میکنید و دگرگون میشوید، در واقع رگههای غیرت در شما فعال شده است. حال گاهی این غیرت نسبت به خانواده به کار گرفته میشود، گاهی عمومیتر نسبت به زنان و دختران استفاده میشود و گاهی نیز دفاع از وطن است.
بهتر است این مساله را با چند سوال پیش برد، اساسا امر مقدس برای یک جامعه چطور ساخته میشود و چه چیزهایی برای مردم مقدس شمرده میشود؟ این مساله از آن جهت دارای اهمیت است که اگر شما موضوعی را مقدس نشمارید طبعا فطرت شما نیز برای دفاع از آن فعال نمیشود. سوال بعد این است که دستهبندی امر مقدس توسط چه کسی یا چه کسانی انجام میشود؟ یعنی چه کسی این دستهبندی را پیش روی یک جامعه قرار میدهد که چه مسالهای مقدس است و در صورت تعرض و تجاوز به حدود آن، شما باید از خود غیرت نشان دهید. شاید در نگاه نخست پاسخ به این سوالات عرفی تلقی شود، یعنی آنچه در ادبیات عمومی جامعه مقدس شناخته شود در نتیجه همان است اما اساسا اینگونه نیست، بلکه غیرت امری فرهنگی است که از تاریخ یک جامعه برخاسته است. زمانی که آرش جان خود را در کمانی قرار میدهد و آن را رها میکند، در واقع نسبت به مرزهای یک سرزمین غیرت نشان میدهد. این فرهنگ به واسطه شاعران و نویسندگان و تاریخنگاران به نسلهای بعدی منتقل میشود و دولتها و حاکمیتها وظیفه دارند تا نسبت به آن اهتمام داشته باشند. این مساله از آنجا لازم توجه است که سست شدن پایههای غیرت در بین اقشار یک جامعه منجر به فروپاشی اجتماعی خواهد شد.
غیرت در متون اسلامی مبتنی بر ۵ مولفه است:
۱- مولفه بینشی است (ایمان و عدم کفرورزی)
۲- مولفه هیجانی عاطفی است (عدم سختدلی، حمیت و عزت نفس)
۳- مولفه رفتاری است (پرهیز از موسیقی و شجاعت)
۴- مولفه ارتباطی است (کنترل ارتباط با نامحرم، کنترل ظاهر همسر، جلوگیری از خرید غیرضروری، محافظت از همسر در برابر نگاه بیگانه و عدم سختگیری بیمورد)
۵- مولفه جنسی است (عدم ارتباط جنسی با نامحرم و عفتورزی)
آنطور که گفته شد، غیرت ابعاد گسترده و بههمپیوستهای دارد که فرد باید آنها را در خود پیدا کند و دولتها باید زمینه تقویت آنها را فراهم کنند.
«حمیدرضا الداغی» مردی ۴۵ ساله بود که حالا اغلب ایرانیهایی که نامش را به خاطر دارند، او را به عنوان «شهید غیرت» میشناسند؛ فردی که تصمیم گرفت در برابر تعرض به چند بانوی ایرانی از خود غیرت نشان دهد و در دفاع از آنها جان خود را از دست داد. او ساعت ٢١ هشتم اردیبهشت در یکی از معابر شهری سبزوار به منظور دفاع از همشهریان خود از سوی چند جوان بشدت مورد اصابت ضربات سلاح سرد قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.
حالا بهتر است مساله را به گونهای دیگر مورد بررسی قرار دهیم: «فردی که در برابر ظلم به یک فرد یا افراد دیگر وارد درگیری میشود، بدون آنکه پیش از آن شناختی نسبت به آن فرد مورد ظلم واقع شده داشته باشد، آیا رفتاری زیستشناختی از خود بروز داده است؟ امام صادق علیهالسلام میفرماید: مرد برای اداره منزل و خانواده خود به ۳ خصلت نیاز دارد که اگر در طبیعت او نباشد، باید خود را با تکلف به آنها وادارد: خوش رفتاری، گشادهدستی سنجیده و غیرت برای حفاظت از آنها.
جامعه ایرانی طی سالهای اخیر هجمههای زیادی را علیه مساله «غیرت» تجربه کرده است. کمپینهای مختلفی چون «زن ناموس هیچکس نیست» از جمله همین موارد است که هر از چند در شبکههای اجتماعی داغ میشود. این مساله با هدف سرکوب موضوع «غیرت» از سوی مهاجمان مورد استفاده قرار میگیرد و بهانههای مختلفی نیز دارد. لذا لازم است جامعه نسبت به مفاهیم غیرت همواره حساس باشد. البته هست اما در سالهای اخیر و بویژه پس از روزهای حوادث ۱۴۰۱، گویی نوعی وادادگی همراه با لجاجت وارد رفتار برخی از مردم جامعه شده است. در حالی که برخی مردم ما نسبت به عواقب این وضعیت آگاه هستند اما بر اساس نوعی فرهنگ تحمیلی گویی تمایل دارند از ریشههای فرهنگی و اعتقادی خود فاصله بگیرند یا اینکه القای این فاصله را نوعی بهروز بودن و امروزی بودن جلوه دهند. از این جهت شخصی چون شهید الداغی در بین مردم میروید و بار دیگر این مساله را به ما یاد آوری میکند. ۲ سال پیش در هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱ ما دوباره به این موضوع فکر کردیم که زن در جامعه ایرانی امری مقدس است، فراتر از همه ادعاهای غرب که زن را یک موجود عادی ابزارگونه میبیند.
انتهای پیام